تغذیه

درمان با نیشکر

شکر قهوه ای

درمان با نیشکر

منظور از شکر، شکر طبیعی است. شکر امروزی توسط بشر دستکاری شده است. مواردی به آن اضافه و یک سری فرایندهایی روی آن انجام شده است. طبق تجربه هرآنچه را که بشر دستکاری نموده است خرابش کرده است. منظورمان از شکر همان شکری است که از نیشکر گرفته می شود.

شکر در زمان حضرت سلیمان علیه السلام تولید شده و ایشان دارای کارخانه های عظیمی بوده که انواع ترکیبات مانند نوره و شکر و … در آنها تولید می شده است. به همین جهت شکر معروف به شکر سلیمان شده است.

پیامبر که مبعوث شدند شکر حضرت سلیمان را تایید کردند. و خیلی هم به آنها اهمیت دادند.

بطوریکه در هنگام افطار با شیرینی یا حلوایی که شکر داشت. روزه شان را باز می کردند. اگر اینها در دسترس نبود با شکر افطار می کردند.

می فرمایند: زمانیکه پیامبر صلی الله و علیه و آله افطار می کردند.، اولین چیزی که میل می کردند حلوا و شیرینی بود. اگر اینها نبودند با شکر و خرما افطار می کردند.

سپس امام صادق علیه السلام می فرمایند:

جد ما رسول خدا چیزی برای تب اختیار نمی فرمود مگر ده درهم شکر با آب سرد ناشتا.

ده درهم ۵/۳۲ گرم است. در اینکه شکر نفع دارد هیچ شکی نیست. ولی آیا فوایدش عمومیت دارد یا نه؟ این محل بحث دارد.

در روایتی برقی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که ایشان می فرمایند:

دو چیز است که برای هر چیزی نفع دارد و ضرری هم ندارد. راوی می پرسد آن دو چیز چست؟

راوی می پرسد آن دو چیز چیست؟ امام فرمودند: یکی شکر و دیگری انار.

در کتاب فقه الرضا امام علیه السلام می فرمایند:

شکر برای هر چیزی مفید است و هیچ عوارضی هم ندارد.

در یک روایت دیگری امام صادق علیه السلام می فرمودند:

اگر پنیر برای هر چیزی ضرر داشته باشد و هیچ نفعی نداشته باشد. در عوض شکر برای هر چیزی نفع دارد و هیچ عوارضی هم ندارد.

ایشان در جایی دیگر می فرمایند: چیزی نزد من محبوبتر از شکر نیست.

در روایتی دیگر ایشان درباره شکر مبالغه می کنند و می فرمایند:

اگر کسی هزار درهم داشته باشد و پول دیگری غیر از این هزار درهم نداشته باشد و با همه این پول شکر بخرد اسراف نکرده است. این اهمیت شکر را نشان می دهد.

در روایتی دیگر کلینی نقل می کند که شخصی از بیماریش نزد امام صادق علیه السلام شکایت کرد.

امام رو به اصحاب فرمود:

این مرد کجاست از شکر؟ و چرا از مبارک استفاده نمی کند؟

مرد پرسید مبارک چیست؟

امام فرمودند: شکر.

از امام دوباره پرسیدند: کدام شکر؟

امام فرمودند منظور شکر سلیمانی است.

از این روایت معلوم می شود که در آن زمان شکر انواعی داشت و شکر سلیمان معروف بوده است.

همچنین این شخص خدمت امام عرض نکرده بود که من فلان بیماری را دارم بلکه می گوید من بیمارم.

امام نیز فرمودند: شکر بخور چرا شکر نمی خوری؟

پس معلوم می شود که شکر درمان کل بیماری هاست.

روایت دیگری داریم که برقی از شخصی به نام این بشیر نقل می کند.

وی می گوید: امام صادق علیه السلام به پدرم فرمودند:

یا بشیر بیمارانتان را با چه چیز درمان می کنید؟

پدرم جواب داد. با این داروهای تلخ. امام فرمودند:

این کار را نکنید. اگر کسی از شما بیمار شد، شکر سفید را بگیر و آسیاب کن و آب سرد روی آن بریز و به بیمار بده. کسی که درمان را در تلخی قرار داده می تواند در شیرینی هم قرار دهد.

شاید یتوان از این روایت عمومیت درمان با شکر را نتیجه گرفت. چرا که امام می فرماید: بیمارانتان را با چه چیزی درمان می کنید.

البته شاید کسی هم عمومیت درمان با شکر را قبول نکند. مویداتی هم داریم که نافی این موضوع است.

ابن مسعود در طب الائمه از زراره و او نیز از امام باقر علیه السلام نقل می کند. که ایشان فرمودند:

وای بر تو ای زراره، چقدر مردم از شکر طبرزد غافلند. که برای هفتاد بیماری مفید است. بلغم را می خورد و ریشه اش را از بین می برد.

در این روایت امام نفرمودند تمامی بیماریها بلکه می فرمایند: هفتاد بیماری.

مطالعه روایات به ما نشان می ده.د زمانی که ائمه علیه السلام می فرمایند: هفتاد بیماری، منظور بیمارهایی میکروبی است. که همراه با تب می باشد.

به همین جهت می توانیم بگوییم شکر درمان تب است.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *