زندگی به سبک اسلامی, مقالات کوتاه

چگونه با اعتقادات بیماری ها را درمان کنیم؟

چگونه با اعتقادات بیماری را درمان کنیم؟

چگونه با اعتقادات ، بیماری ها را درمان کنیم؟

انواع دارو از حیث اعتقادات

داروها از حیث اعتقادات مختلف است و به پنج قسم تقسیم می شود:

نوع اول: یک سری از داروها برای اینکه تأثیر بگذارند نیاز به اعتقاد به خداوند و طبیب، بودن پیامبر دارد.

مثلا در روایتی از امام صادق (ع) آمده است:

امیر مدینه از دل درد یا درد درون به امام صادق (ع) شکایت کرد.

امام صادق (ع) فرمود:

«مقداری عسل بگیر و ۳ یا ۵ یا ۷ دانه در سیاه دانه در آن بریز و بخور، به اذن خداوند خوب می شوی».

مردی از اهل مدینه اعتراض کرد و گفت:

این روایت از پیامبر به ما رسیده است که اگر عسل و سیاه دانه بخورید، خوب می شوید؛ ولی من این کار را کردم و نفعی نداشت.

امام صادق (ع) ناراحت شد و فرمود:

«خداوند با این خوب می کند که به خداوند ایمان داشته باشند و پیامبر را هم قبول داشته باشند؛ ولی کسانی که منافقند، از آن نفع نمی برند».

چون آن شخص منافق بود، سرش را پایین انداخت، چون دید این حرف با خودش منطبق است.

نوع دوم: یک سری از داروها برای اینکه مؤثر واقع شود، نیاز اعتقاد داشتن به خود داروست.

مثلا در روایت آمده است:

«تربت امام حسین (ع)، درمان هر دردی است».

حالا اگر کسی یقین داشته باشد. که تربت امام حسین (ع) او را شفا خواهد داد، شفایش می دهد.

ولی اگر کسی اعتقاد به شفا دادن این خاک نداشته باشد، با خوردن تربت امام  حسین (ع) درمان نمی شود.

نوع سوم: یک سری از داروها به نیت و قصد خوردن شما بستگی دارد.

در روایتی پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

«آب زمزم برای آن بیماری درمان است، که به قصد آن خورده شده باشد ».

مثلا اگر بیمار آب زمزم را به قصد رفع تب بخورد، تبش را درمان می کند.

ولی ورم چشمش را درمان نمیکند و اگر همان بیمار آب زمزم را به قصد رفع ورم چشم بخورد، ورم چشمش را خوب می کند؛ ولی تبش را خوب نمی کند.

نوع چهارم: یک سری داروها اگر به قصد شفا دادن استفاده شود، شفا می دهد.

در روایتی حضرت امیر السلام می فرماید:

«غذایی که داخل یا بیرون سفره می افتد، بخورید که درمان هر دردی به اذن خداوند است، برای کسی که بخواهد خود را با آن درمان کند».

بنابراین اگر کسی این ریزه های غذا را به قصد شفا گرفتن بخورد، خوب می شود؛ ولی اگر بدون قصد شفا گرفتن بخورد،خوب نمی شود.

نوع پنجم: این دارو، داروی عجیبی است که اگر به قصد دارو خورده شود، درمان می کند؛ ولی اگر به قصد بیماری خورده شود، بیماری زا می شود، مانند بادنجان.

در روایتی پیامبر می فرماید:

«بادنجان بخورید. اگر کسی اعتقاد داشته باشید که اگر بادنجان بخورد، برایش ضرر دارد، بیمار می شود؛ ولی اگر عقیده داشته باشد که اگر بادنجان بخورد، درمان می شود، برایش دارو خواهد بود»

چگونه اعتقادات افراد روی درمانشان مؤثر است؟

در روایات می توانیم که ائمه (ع)برای درمان یک بیماری به شخصی می گویند که دعا بخوان، به شخصی می گویند که از داروی ساده استفاده کن و به شخصی هم می گویند که از داروی مرکب استفاده کن.

علت این تفاوت درمان در کجاست ؟ این بستگی به اعتقادات افراد دارد.

روایتی می فرماید:

شخصی نزد پیامبر اکرم (ص)  آمد و عرض کرد: برادرم مبتلا به اسهال شده است.

پیامبر (ص) فرمود: «به او عسل بده».

رفت و دوباره برگشت و گفت: به برادرم عسل دادم؛ولی خوب نشد و اسهالش شدید تر شده است.

پیامبراکرم (ص) فرمود:

«خداوند راست گفت و شکم برادرت دروغ گفت. برو و به او عسل بده»

آن مرد رفت، به برادرش عسل داد و خوب شد.

در این اتفاق، چون در مرحله اول، بیمار عقیده داشت که عسل «مسهل» و «مُلین» روان کننده است؛خوب نشد؛ ولی با اصرار پیامبر اکرم (ص) این اعتقاد در بیمار به وجود آمد که عسل،«قابض» قبض کننده است، پس خوب شد.

در روایت دیگری آماده است:

دست شخصی در جنگ صفین قطع شد، دستش را برداشت و نزد حضرت امیر (ع) آورد.

امام علی (ع) دستش را گرفت و دعایی خواند و دستش را به قسمتی که بریده شده بود،چسباند.

آن شخص از حضرت سؤال کرد که چه خواندید که دستم چسبید و به حال اول برگشت؟

امام (ع) فرمود: «سوره حمد را خواندم».

آن مرد گفت: فاتحه الکتاب !

سپس دستش جدا شد و امام(ع) هم او را رها کرد.

اگر توجه داشته باشید، می بینید، که چون این فرد عقیده به سوره حمد نداشت وآن را کوچک شمرد، دستش جدا شد.

اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا امام (ع) دستش را دوباره نچسباند ؟ چون می دانست که او اعتقاد ندارد، بنابراین اثر نمی کند.

چگونه اعتقادات در بیماران به وجود آوریم؟

اعتقاد نقش زیادی در درمان دارد و کاری که باید یک طبیب اسلامی انجام دهد، این است که اعتقاد در بیماران به وجود آورد و آن را تقویت کند.

در روایتی پیامبراکرم (ص) می فرماید:

«با شنبلیله خود را درمان کنید. اگر امت من بدانند که چه خواص و منافعی در شنبلیله است، خود را با آن درمان می کردند، هر چند معادل آن طلا میدادند .»

پیامبر اکرم(ص) با معادل قرار دادن طلا و شنبلیله می خواهد،اعتقاد را در نظر شنونده ایجاد کند که همان طور که طلا ارزشمند است و همه به ارزشمندی آن واقفند ، شنبلیله هم
ارزشمند است و قیمتی معادل طلا دارد.

پیامبر اکرم (ص) در حدیث دیگر می فرماید:

«کسی که او را سوره حمد درمان نکند ، هیچ وقت خداوند خوبش نکند».

پیامبر (ص) در این حدیث هم می خواهد بگوید که شما باید اینقدر به سوره حمد اعتقاد داشته باشید که هر وقت سوره حمد را می خوانید، بیماری تان خوب شود و اگر چنین اعتقادی نداشته باشید، مستحق خوب شدن نیستید.

بنابراین پیامبر اکرم (ص) با تقویت اعتقاد و اطمینان در پیروان خود، آنها را تشویق به استفاده از داروها و درمان ها می کند.

در نتیجه، یکی از روش هایی که می توانیم اعتقاد در بیماران به وجود آوریم، این است که داروها را با بیان خاصیتش ترویج و مدح کنیم.

مثلا امام صادق (ع) در روایتی می فرماید:

«عسل را با سیاه دانه مخلوط کنید و سه قاشق مرباخوری بخورید، تب بر طرف می شود، این دو مبارکند».

می بینید که امام صادق (ع) در انتهای حدیث از دارو مدح می کند.

و در پایان می خواهم نظر شما را به این نکته جلب کنم که مسئله اعتقاد، در طب اسلامی یک مسئله اساسی است و حتی در طب رایج و کلاسیک هم این مسئله مهم است.

 

شرایط درمان با تربت امام حسین علیه السلام

 

 

منبع: نسخه های پیشگیری و درمان آیت اله تبریزیان- جلد دوم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *