- مغز و اعصاب
- پوست و زیبایی
- قلبی و تنفسی
- کبد و طحال
- تیروئید، مشکلات خونی
- دهان و دندان
- دهان، زبان و حلق
- کلیه، مثانه و بیضه
- کمر، رماتیسم و واریس
- معده، گوارش، روده و صفرا
- چشم و صورت
- زنان و زایمان
- مغز، حافظه، اعصاب
- کیستها و غدد
- مشکلات گوش
- دیابت، زخم ها، بواسیر، یبوست
- مشکلات موی سر
- نازایی، سقط، باروری
- متفرقه
راه های کسب شادی و نشاط درطب اسلامی
راه های کسب شادی و نشاط در طب اسلامی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
من هم نماز می خوانم و هم می خوابم، هم روزه می گیرم و هم غذا می خورم، هم می خندم و هم گریه می کنم. پس کسی که از راه و روش من روی گرداند، از من نیست.[۱]
مومن باید از پیامبر خود الگو بردارد و از سیره او پیروی کند، پیامبر ما شاد بودند اما از حد تعادل خارج نمیشدند. شایسته است که شخص مومن با نشاط و سرور باشد و برای کسب شادی تلاش کند. چون خداوند از افراد ترشرو و اخمو متنفر است.
مومن باید از پیامبر خود الگو بردارد و از سیره او پیروی کند، پیامبر ما شاد بودند اما از حد تعادل خارج نمیشدند. شایسته است که شخص مومن با نشاط و سرور باشد و برای کسب شادی تلاش کند. چون خداوند از افراد ترشرو و اخمو متنفر است.
در سیره پیامبر اکرم آمده است که وقتی یکی از اصحاب خود را غمگین می دید، او را با شوخی کردن شاد می کرد و می فرمود:
«خداوند نفرت دارد از ترش رویی فرد در چهره برادرش».[۲]
طبق تحقیقات طب اسلامی در احادیث و روایات، نشاط و شادى در ۱۰چیز یافت می شود که در زیر آنها را برایتان نام برده ایم :
- با مردم هم سخن شدن
- قدم زدن
- در آب غوطه خوردن
- سوارى کردن
- به سبزه نگریستن (به طبیعت بروید و به سر سبزیها نگاه کنید تا نشاط شوید)
- خوردن و آشامیدن حلال(لقمه حرام شادی را می برد)
- به زن خوش رو و خوش چهره نگاه کردن(منظور زنی که محرم باشد مانند همسر زیبا داشتن)
- مسواک زدن
- آمیزش جنسى با همسر
- سر را با خَطمى در حمّام و غیر آن شستن
> کلیه موارد ذکر شده موجب شادی و نشاط در فرد می شود و غم و ناراحتی را از فرد دور می کند.
امیدواریم برای داشتن روحیه شاد بجای انجام کارهای حرام که دارای شادی موقت و زودگذر است.
و افسردگی بعد از آن بوجود خواهد آورد، به تفریحات و موارد ذکر شده در بالا بپردازید که شادی آن برای فرد اثرات بسیار خوبی بر جا می گذارد.
منابع:
[۱] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیهالسلام) ، جلد ۱، صفحه ۳۱۹.
[۲] میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، جلد ۸، صفحه ۳۲۱.